تنـــــها خــُــدا



سه تا کامنت خصوصی از سه تا دوست مختلف و دارم که بشدت این کامنتهارو دوسشون دارم.شاید اگه بگم صدبار بیشتر خوندمشون و ذوق کردم،دروغ نگفته باشم.

اصلا خوندنش بهم یه حس غریبی میده که واقعا دوس دارم‌این حسمو.

کاش میشد از حالت خصوصی درشون اورد و به همه نشون داد.

مطمئنم هر سه تاشون کلا یادشون رفته که برای من کامنت  گذاشتن.

چقد زود تموم میشه حسای خوب.کاش هیچوقت عمرم به اندازه اینروزا قد نمیداد و هیچوقت این روزای خاموش و تلخ و کذایی رو نمیدیدم

از اونجایی میسوزم که هیچوقت دلم نمیخواست به این سه نفر نزدیک بشم چون میدونستم به اینجا میرسیم

خیلی جالبه شاید ۷ یا ۸ ماهی باشه که لپ تاپو روشن نکرده باشم. یادش بخیر اصلا تایپ کردن با اون یه لذتی دیگه ای داره که اصلا دیگه حوصلشو ندارم

خدایا! ینی میشه حالم خوب بشه ؟!!!

:(((



تا حالا دیدی خیارشور به حالت اولش برگرده؟؟!!!


من و تو حکم همون خیارشور رو داریم.

لعنتی میری چرا وسایلتو با خودت نمیبری؟!


پ.ن: اینجا اونقد گزینه هست که کلافه میشم وقتی به صفحه مدیریتش نگا میکنم.هیچوقت از شلوغی خوشم نمیومده.دیگه مث سابق کنجکاو نیستم که چیزیو بخوام کشف کنم.خیلی از گزینه های مدیریت اینجا هم دست نخورده و آکبند مونده.نیازی بهشون ندارم.هرکی خواست میتونه بیاد ببره

اینم بذا به حساب بی سوادی من!!!

فعلا نتونستم خوب ارتباط برقرار کنم.خدارو شکر فعلا اینجا خواننده ای ندارم که هی بخواد سوال پیچم کنه.برای فرار از بلاگفا اومدم اینجا.خدا انشاالله شر مزاحمین بلاگفارو از سرم کم کنه!


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فرهنگستان دیجیتال دانروز نوشدارو server00 beautiful-sunflower مجله سلامتی دانلود کتاب های پی دی اف شهر سوال بر بال اندیشه ها ایران ماوا مرکز اجاره آپارتمان مبله در تهران ته دیگ سیب زمینی Orang